خیام نیشاپوری

شعر فردوسی

توانا بود هر که دانا بود
ز دانش دل پیر برنا بود

ز دانش اولین به یزدان گرای
کجا هست و باشد همیشه به جای

به دانش ز یزدان شناسد سپاس
خنک مرد دانا و یزدان شناس

دگر آن که دارد ز یزدان سپاس
بود دانشی مرد نیکی شناس

به دانش فزای و به یزدان گرای
که او باد جان ترا رهنمای

بپرسیدم از مرد نیکو سخن
کسی کو بسال و خرد بد کهن

که از ما به یزدان که نزدیکتر
که را نزد او راه باریکتر

چنین داد پاسخ که دانش گزین
چو خواهی ز پروردگار آفرین

به گیتی به از مردمی کار نیست
بدین با تو دانش به پیکار نیست

سر راستی دانش ایزیدیست
چو دانستیش زو نترسی ؛ بدیست

یارب دل پاک و جان آگاهم ده

آه شب و گریه سحرگاهم ده

در راه خود اول ز خودم بیخود کن

بیخود چو شدم ز خود بخود راهم ده

خواجه عبدالله انصاری

شاعر فردوسی شیرازی

فردوسی

دیوان حافظ شامل 500 غزل، 42 رباعی و چندین قصیده می باشد که در طول 50 سال سروده است. از آن جایی که حافظ تنها در لحظاتی که خاص و الهام بخش بود به سرودن اشعارش می پرداخت، به طور متوسط در هر سال فقط 10 غزل سروده و تمرکز او خلق اثری شایسته مقام واقعی معشوق بوده است.تاکنون بیش از چهارصد بار به اشکال مختلف به زبان فارسی و زبان های دیگر در دنیا به چاپ رسیده است.

زندگینامه حافظ

خواجه شمس‌ُالدّینْ محمّدِ بن بهاءُالدّینْ محمّدْ حافظ شیرازی (زادهٔ ۷۲۷ هجری قمری – درگذشتهٔ ۷۹۲ هجری قمری در شیراز)، ملقب به لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء، شاعر سدهٔ هشتم هجری ایران است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات شهرت دارند.

گرایش حافظ به شیوهٔ سخن‌پردازی خواجوی کرمانی و شباهت شیوهٔ سخنش با او مشهور است. او از مهم‌ترین اثرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود. هرساله در تاریخ ۲۰ مهرماه مراسم بزرگ‌داشت حافظ در محل آرامگاه او در شیراز با حضور پژوهشگران ایرانی و خارجی برگزار می‌شود.

چکیده ای از زندگینامه حافظ:

نام اصلی حافظ : خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین محمد شیرازی

تولد : حدود ۷۲۷ هجری قمری شیراز

مرگ : ۷۹۲ هجری قمری شیراز

ملیت: ایرانی

محل خاکسپاری : حافظیهٔ شیراز

لقب: لِسان‌ُالْغِیْب، تَرجُمانُ الْاَسرار، لِسان‌ُالْعُرَفا و ناظِم‌ُالاُولیاء

زمینهٔ کاری: ادبیات فارسی، شعر، فلسفه، منطق و عرفان

پیشه: شاعر

آثار: دیوان حافظ

شاعران

ادبیات هر فرهنگ، بازتابی از ارزش ها و دغدغه های مشترک مردم آن است: روایتی شخصی از تجربه ی جمعی انسان بودن. شاعر، چیزی را به زبان می آورد که دیگران احساس می کنند—اغلب بدون این که از آن احساس آگاهی داشته باشند، چیزی که آرزویش را دارند، حتی اگر تا قبل از خواندن کلمات هنرمند، از آن بی خبر بوده باشند. ادبیات در سراسر جهان، سرشار از این ارزش ها و دغدغه های مشترک میان همه ی انسان ها است و «ادبیات ایران» نیز در دل آن، درخششی چشمگیر داشته است. ادبیات فارسی، به خصوص در قالب شعر، پیوندی منحصر به فرد را میان زندگی روزمره ی انسان و جهانِ معناهای والا و جاودانگی ها برقرار می کند؛ و نه فقط در دوره ای خاص یا از طریق آثار یک هنرمند، بلکه به شکلی پیوسته از زمان پیدایش خود تا هنرمندانی که اکنون در حال پیش بردن آن هستند.